تعداد بازديد 2200 کلبه شعر
نويسنده	پيام

baran4102 کاربر جـدیـد baran4102 ارسال‌ها : 16 عضويت: 28 /3 /1392 محل زندگي: شیراز تشکرها : 8 تشکر شده : 53	کلبه شعر خدایا!من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریائی خود نداری! من چون توئی دارم و تو چون خودی نداری! امضاي کاربر : در زندگي استاد تغيير باشيد نه قرباني تقدير
چهارشنبه 23 بهمن 1392 - 08:52

تشکر شده:

baran4102 کاربر جـدیـد baran4102 ارسال‌ها : 16 عضويت: 28 /3 /1392 محل زندگي: شیراز تشکرها : 8 تشکر شده : 53	پاسخ : 1 RE کلبه شعر چشمان ِ تو گل ِ آفتابگردانند به هر کجا که نگاه کنی خدا آنجاست ... حسین پناهی امضاي کاربر : در زندگي استاد تغيير باشيد نه قرباني تقدير
چهارشنبه 23 بهمن 1392 - 08:53

baran4102 کاربر جـدیـد baran4102 ارسال‌ها : 16 عضويت: 28 /3 /1392 محل زندگي: شیراز تشکرها : 8 تشکر شده : 53

پاسخ : 2 RE کلبه شعر آدمک آدمک آخر دنیاست بخند آدمك مرگ همینجاست بخند آن خــدایی كه بزرگش خوانـدی به خدا مثل تو تنهاست بخنــــد دستخطی كه تو را عاشق كرد شوخی كاغذی ماست بخنــــد فكـر كـن فكـر تو ارزشـمند اسـت فكر كن گریه چه زیباست بخنــــد صبح فردا به شبت نیست كه نیست تازه انگار كه فرداست بخنــــد راستی آن چـه بـه یـادت دادیـم پر زدن نیست كه درجاست بخنــــد آدمك نغمه اغاز نخوان به خدا آخر دنیاست بخند... امضاي کاربر : در زندگي استاد تغيير باشيد نه قرباني تقدير

چهارشنبه 23 بهمن 1392 - 08:57

baran4102 کاربر جـدیـد baran4102 ارسال‌ها : 16 عضويت: 28 /3 /1392 محل زندگي: شیراز تشکرها : 8 تشکر شده : 53	پاسخ : 3 RE کلبه شعر ای که هوای من شده ای دم زدن در تو حیات من است... امضاي کاربر : در زندگي استاد تغيير باشيد نه قرباني تقدير
چهارشنبه 23 بهمن 1392 - 08:58

baran4102 کاربر جـدیـد baran4102 ارسال‌ها : 16 عضويت: 28 /3 /1392 محل زندگي: شیراز تشکرها : 8 تشکر شده : 53

پاسخ : 4 RE کلبه شعر چرا تو جلوه ساز این بهار من نمی شوی چه بوده آن گناه من که یار من نمی شوی بهار من گذشته شاید شکوفه ی جمال تو ، شکفته در خیال من چرا نمی کنی نظر ، به زردی جمال من بهار من گذشته شاید تو را چه حاجت نشانه من تویی که پا نمی نهی به خانه من چه بهتر آن که نشنوی ترانه من نه قاصدی که از من آرد ، گهی به سوی تو سلامی نه رهگذاری از تو آرد ، گهی برای من پیامی بهار من گذشته شاید غمت چو کوهی به شانه ی من ولی تو بی غم از غم شبانه ی من چو نشنوی فغان عاشقانه ی من خدا تو را از من نگیرد ، ندیدم از تو گر چه خیری امضاي کاربر : در زندگي استاد تغيير باشيد نه قرباني تقدير

چهارشنبه 23 بهمن 1392 - 08:59

baran4102 کاربر جـدیـد baran4102 ارسال‌ها : 16 عضويت: 28 /3 /1392 محل زندگي: شیراز تشکرها : 8 تشکر شده : 53

پاسخ : 5 RE کلبه شعر بردی از یادم دادی بر بادم با یادت شادم دل به تو دادم در دام افتادم از غم آزادم دل به تو دادم فتادم به بند ای گل بر اشک خونینم بخند سوزم از سوز نگاهت هنوز چشم من باشد به راهت هنوز چه شد آن همه پیمان که از آن لب خندان بشنیدم و هرگز خبری نشد از آن کی آیی به برم ای شمع سحرم در بزمم نفسی بنشین تاج سحرم تا از جان گذرم پا به سرم نه جان به تنم ده چون به سرآید عمر خبرم ده نشسته بر دل غبارغم زانکه من در دیارغم گشته ام غمگسارغم امید اهل وفا تویی رفته راه خطا تویی آفت جان ما تویی بردی از یادم دادی بر بادم با یادت شادم دل به تو دادم در دام افتادم از غم آزادم دل به تو دادم فتادم به بند ای گل بر اشک خونینم بخند سوزم از سوز نگاهت هنوز چشم من باشد به راهت هنوز امضاي کاربر : در زندگي استاد تغيير باشيد نه قرباني تقدير

چهارشنبه 23 بهمن 1392 - 09:00

baran4102 کاربر جـدیـد baran4102 ارسال‌ها : 16 عضويت: 28 /3 /1392 محل زندگي: شیراز تشکرها : 8 تشکر شده : 53	پاسخ : 6 RE کلبه شعر ترا من زهر شیرین خوانم ای عشق که نامی خوشتر از اینت ندانم امضاي کاربر : در زندگي استاد تغيير باشيد نه قرباني تقدير
چهارشنبه 23 بهمن 1392 - 09:02

shahrzad shahrzad ارسال‌ها : 2351 عضويت: 11 /10 /1392 محل زندگي: هلند سن: 27 تشکرها : 2194 تشکر شده : 1894

پاسخ : 7 RE کلبه شعر هاي دريا! دل من غمگين است دلم ازغصه و غم سنگين استهاي دريا دهنت وقت ِغروب سرخ فام و چقدر خونين است ماهيان ات كه مرا مي بلعند ماهيان ات دهنش اش شرين است طعمه هاي كه بتو رو كردند سرنوشت شان نه شايد اين است *** به اميدي سوي تو رو كردم كه در آنسو غم ِرا تسكين است هاي دريا تو نداستي كه من سونوشتم همه زهراگين است سخت بلعيدي تنم را وچه باك طعمه هايت كه همه اش شيرين است امضاي کاربر : وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم یک دوست واقعی باشد.

چهارشنبه 23 بهمن 1392 - 13:42

shahrzad shahrzad ارسال‌ها : 2351 عضويت: 11 /10 /1392 محل زندگي: هلند سن: 27 تشکرها : 2194 تشکر شده : 1894	پاسخ : 8 RE کلبه شعر امضاي کاربر : وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم یک دوست واقعی باشد.
چهارشنبه 23 بهمن 1392 - 13:45

shahrzad shahrzad ارسال‌ها : 2351 عضويت: 11 /10 /1392 محل زندگي: هلند سن: 27 تشکرها : 2194 تشکر شده : 1894

پاسخ : 9 RE کلبه شعر تو را به همان بهانه ها كه ميخواهند ازدلم جدايت كنند برگرد برگرد و چشمانت را به چشمانم باز گردان نگذار پس از اين قهقهه خنده ام در هق هق گريه ام بي صدا گردد نگذار با رفتنت پرستوهاي اميد از ديارم كوچ كنند خودت خوب ميداني كه اگر بروي قناري هاي زندگي ام بجاي آواز عشق آواي سوگ و ماتم سر خواهند داد پس برگرد همچون پرستوان عاشق دربهار امضاي کاربر : وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم یک دوست واقعی باشد.

چهارشنبه 23 بهمن 1392 - 13:45

zohreh zohreh ارسال‌ها : 1207 عضويت: 27 /10 /1392 تشکرها : 546 تشکر شده : 815

پاسخ : 10 RE کلبه شعر اشك رازيست لبخند رازيست عشق رازيست اشك آن شب لبخند عشقم بود قصه نيستم كه بگويي نغمه نيستم كه بخواني صدا نيستم كه بشنوي يا چيزي چنان كه ببيني يا چيزي چنان كه بداني... من درد مشتركم مرا فرياد كن. درخت با جنگل سخن مي گويد علف با صحرا ستاره با كهكشان و من با تو سخن مي گويم نامت را به من بگو دستت را به من بده حرفت را به من بگو قلبت را به من بده من ريشه هاي ترا دريافته ام با لبانت براي همه لبها سخن گفته ام و دست هايت با دستان من آشناست در خلوت روشن با تو گريسته ام براي خاطر زندگان و در گورستان تاريك با تو خوانده ام زيباترين سرودها را زيرا كه مردگان اين سال عاشق ترين زندگان بودند دستت را به من بده دست هاي تو با من آشناست اي دير يافته با تو سخن مي گويم بسان ابر كه با توفان بسان علف با صحرا بسان باران كه با دريا بسان پرنده كه با بهار بسان درخت كه با جنگل سخن مي گويد زيرا كه من ريشه هاي تو را دريافته ام زيرا كه صداي من با صداي تو آشناست.

چهارشنبه 23 بهمن 1392 - 14:29

برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !